آینده‌پژوهی به زبان ساده

 

 

ما جستجوگرهای آینده دوست هستیم

همه ما همیشه در جستجوی اطلاعاتی هستیم که با آن بتوانیم برای آینده بهتر تصمیم بگیریم. پس چرا این اطلاعات و تصمیمات را با کمی آینده‌شناسی گسترش ندهیم؟

 

ما در زندگی روزمره همیشه سعی داریم با نوعی جستجوگری اطلاعاتی کسب کنیم که اوضاع را بهتر بفهمیم و تصمیمات بهتری بگیریم. ممکن است نوع جستجوگری ما فرق کند، از صحبت‌های همکار و فامیل و راننده تاکسی، تا رسانه و شبکه های اجتماعی و پست‌های فورواردی، تا اخبار و کتاب و مقاله و تحقیق و دوره و دانشگاه‌ و... . ولی به هر حال همه ما به دنبال کسب اطلاعات برای تصمیم‌گیری های بهتر هستیم.

 

دامنه تصمیمات ما هم متفاوت است. انبار کردن حبوبات که قرار است گران شود، تشویق فرزند به پزشک شدن چون ظاهراً درآمدش خوب است، آموزش برنامه‌نویسی و هوش مصنوعی با امید مهاجرت، راه‌اندازی یک مغازه پوشاک در پاساژی که همیشه شلوغ و پرمشتری به نظر می‌رسد، خرید سهام فلان شرکت، ساخت یک صفحه اینستاگرام و... .

 

 

با کمی مهارت آینده‌شناسی، قطعاً تصمیمات ما بر مبنای فهم عمیق‌تری از عوامل در حال تغییر جامعه خواهند بود و احتمالاً تصمیمات درست‌تری خواهیم گرفت.

 

 

قدرت تحلیل و پیش‌بینی آینده از جهات مختلف در زندگی به ما کمک می‌کند. برای بهتر کردن شغلمان، آموخته‌هایمان، برنامه‌ریزی زندگیمان، تربیت بچه‌هایمان و... آینده‌شناسی کمک بزرگی به ما می کند. اگر باور ندارید به مشاغل و تخصص‌هایی فکر کنید که در 20 سال گذشته نابود شدند یا برنامه‌ریزی‌های کلان کشور که 180 درجه غلط از آب در آمدند، یا هر نسلی که نسل 10 سال بزرگتر از خودش او را درک نمی‌کند.

 

وقتی کتاب‌های آینده پژوهی را می خواندم، بارها به خودم گفتم چقدر از اتفاقاتی که ما آن را بحران می دانستیم تا حدودی پیش‌بینی شده بودند. اگر حداقل بعضی از ما با این روندها آشنا بودیم و خودمان را برایش آماده می‌کردیم احتمالا می توانستیم اوضاع بهتری برای خود و اطرافیانمان ایجاد کنیم.

 

 

چطور قرار است بفهمیم 10 یا 20 سال بعد چه شکلی است؟

 

اگر بخواهیم با یکی دو مقاله که از چند اصطلاح کلیدی آینده پژوهی نام می‌برد قضیه را جمع کنیم، احتمالاً ناموفق خواهیم بود. بلکه لازم است مفاهیمی که بزرگان علم آینده‌پژوهی می‌گویند را تا حدودی بفهمیم. در اینجا قصد دارم در مقالاتی، فهم خودم از این مفاهیم را به زبان ساده، سریع و کاربردی بیان کنم.

 

اولین انتخابم کتاب ثروت انقلابی اثر الوین و هایدی تافلر آینده‌پژوهان مطرح است. این کتاب حدوداً 700 صفحه‌ای را مدت زیادی در دست داشتم و سعی کردم عمیق بخوانمش. ذهن تافلر خیلی منظم و تحلیل‌گر است و خوب توانسته تصویر بزرگ دنیا را ببیند و به مخاطبش منتقل کند. تافلر در کتابش مفاهیم زیادی را در مورد دنیای گذشته، حال و آینده می‌گوید. اینقدر زیاد که گاهی احساس می‌کردم در افکارش گم شدم. ولی نهایتاً همه این مفاهیم را به هم ربط می دهد و یک تصویر از روند رو به جلوی دنیا ارائه می‌دهد.

 

مثل همیشه در دنیای علم نظریه زیاد است و ممکن است کسی با تصویر تافلر از آینده کاملاً موافق نباشد، اما قطعاً هر مخاطبی روش تحلیل آینده را از او یاد خواهد گرفت که ذهنش را به کلی ارتقا خواهد داد.

 

برای شناخت زنجیره افکار تافلر در مورد موضوعات زیر صحبت می کنیم:

 

ساختاربخشی به تغییرات جهان(به جای کلی گویی و حدس و گمان)

 

وقتی تغییرات تمدن را تحلیل می کنیم، یک ساختار واضح از سه عصر کشاورزی، صنعت و دانش تعریف می‌کنیم و سعی می‌کنیم مشخصات هر کدام را شناسایی کنیم تا بفهمیم تغییر شکل دنیا چطور پیش می رود. قرار نیست با حدس و گمان و تعمیم دادن و ساده‌سازی، نتیجه گیری‌های سطحی کنیم.

 

شروع هر عصر سالها زمان برده است. تغییراتی که باعث تبدیل تمدن بشر از عصر کشاورزی به عصر صنعت شد چند قرن زمان برد. در مورد دوره جدید یعنی عصر دانش محور(که به آن عصر اطلاعات یا موج سوم هم گفته می‌شود) هم همین اتفاق در حال رخ دادن است. ما امروز در شروع دوره دانش قرار داریم که جرقه های آن از جایی حوالی 1950 شکل گرفت. در هر کدام از این سه عصر، یک سری عوامل به وضوح تغییر کرده‌اند که به تدریج باعث ایجاد عصر جدید شده‌اند.

 

 

اگر عوامل تحول تمدن را زیر ذره‌بین بگذاریم و به تغییراتشان در شروع و بلوغ هر عصر نگاه کنیم، می‌توانیم تا حدودی بفهمیم که در شروع و ادامه عصر جدید انتظار چه اتفاقاتی را باید داشته باشیم.

 


عوامل زیر ذره‌بین ما چه هستند؟

 

قرار است روی تغییرات چه عواملی و تمرکز کنیم؟ با شناخت و دنبال کردن چه متغیرهایی قرار است حدس بزنیم 10 یا 20 سال دیگر چه خبر است؟


اگر دنبال پاسخ هستید، جواب‌های اصلی این‌هاست: رابطه انسان با «زمان»، با «فضا»(مکان) و با «دانش». جواب های فرعی‌تر هم عبارتند از: خانواده، نقش‌ها، مرزها و... .


همچنین چندین عامل جدید زیر ذره‌بین داریم که تافلر آن‌ها را شناسایی و نام‌گذاری کرده است مانند «دانش منسوخ شده» یا «تولید-مصرف کردن» که نویسنده معتقد است این عوامل با قدرت در حال شکل‌دهی آینده هستند. از نظر من دنبال کردن و تحلیل هر کدام از عوامل بالا به تنهایی داستان قشنگی را می‌گوید و افقی را در مورد آینده نزدیک و دور پیش چشم باز می‌کند.

 

 

ولی وقتی همه عوامل تغییر را مثل تکه‌های پازل کنار هم می‌گذاری داستان حتی قشنگ‌تر و هیجان‌انگیزتر می‌شود و آن وقت است که می‌توانیم تصویری از آینده در ذهن بسازیم که برایمان کمی قابل فهم است.

 

 

تحلیل آینده از چشم‌اندازهای مختلف

 

اگر بخواهیم به آینده تک بعدی نگاه کنیم احتمالاً خطاهای زیادی خواهیم داشت. مثلاً اگر آینده را فقط با دید تکنولوژی‌های در حال تکامل ببینیم و از تغییرات جامعه،خانواده، سرعت، ثروت و... چشم پوشی کنیم تنها به همان نوک کوه یخ خیره شده‌ایم. وقتی می‌توانیم آینده‌پژوه باشیم که زوایای اثرگذار را کشف کنیم و همزمان از همه آن‌ها به مسائل نگاه کنیم.

 

 

در مطالب بعدی در مورد آینده‌شناسی و عوامل موثر در آن صحبت خواهم کرد.